کلمه جو
صفحه اصلی

چمچه


مترادف چمچه : کفگیر، ملعقه، قاشق، آبگردان، ملاقه

برابر پارسی : کفگیرک، کفگیر، ملاغه

فارسی به انگلیسی

bail, ladle, scoop, spathe

ladle, scoop


فارسی به عربی

ملعقة

مترادف و متضاد

scoop (اسم)
ملاقه، خاک انداز، کج بیل، چمچه، حرکت شبیه چمچه زنی، بقدر یک چمچه، گلوله بستنی، اسباب مخصوص در اوردن چیزی

ladle (اسم)
ملاقه، چمچه

spoon (اسم)
چمچه، قاشق

کفگیر


ملعقه، قاشق، آبگردان، ملاقه


۱. کفگیر
۲. ملعقه، قاشق، آبگردان، ملاقه


فرهنگ فارسی

( اسم ) قاشق کفگیر کوچک ملعقه کفگیر .

فرهنگ معین

(چَ یا چُ یا چِ ) (اِ. ) کفگیر، قاشق بزرگ .

لغت نامه دهخدا

چمچه. [ چ ُ / چ َ چ َ / چ ِ ] ( اِ ) قاشق و کفگیر کوچک. ( آنندراج ). ملاغه و ملعقه و کفگیر. ( ناظم الاطباء ). چمچم. خَطیفَه. ( منتهی الارب ) :
غریبی گرت ماست پیش آورد
دوپیمانه آبست و یک چمچه دوغ.
سعدی.
آن دیگ لب شکسته صابون پزی ز من
آن چمچمه هریسه و حلوا از آن تو.
وحشی.
ز طباخی او شدم غصه خور
دلی دارم از غصه چون چمچه پر.
وحید ( از آنندراج ).
و رجوع به چمچم و ملاغه و کفگیر شود. || در لهجه قزوین ، به معنی خاک انداز. || در لهجه قزوین ؛ قاشق چوبی بزرگ. || جام و پیاله چوبین.( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

کفگیر، ملاقه، قاشق بزرگ: غریبی گرت ماست پیش آورد / دو پیمانه آب است و یک چمچه دوغ (سعدی: ۸۱ ).

دانشنامه آزاد فارسی

چَمچِه (spathe)
برگۀ بزرگ منفردی که گل آذین معروف به ملیچه (اسپادیکس) را دربر می گیرد. این نوع گل آذین گاهی رنگین و گلبرگ مانند است. چنین حالتی، که در جلب حشرات مؤثر است، در گیاه Anthurium andreanum دیده می شود که بومی امریکای جنوبی است.

گویش مازنی

/chamche/ از ابزار بنایی

از ابزار بنایی


جدول کلمات

کفگیر, ملاغه

پیشنهاد کاربران

قاشق - ملاغه - کفگیر

چومچه خاتون نه ایستر؟الله دان یاغیش ایستر ( چمچه یک کلمه تورکی است. چون در عربی ولهجه هایش حروف گچپژنیست )


کلمات دیگر: