کلمه جو
صفحه اصلی

چوب خط

فارسی به انگلیسی

tally, notch, score


فارسی به عربی

لحظة

مترادف و متضاد

tally (اسم)
حساب، نشان، نظیر، برچسب، تطبیق کردن، قرین، شمارش، علامت، اتیکت، چوب خط، شمارشگر، جای چوب خط

score (اسم)
حساب، نشان، مارک، امتیاز، نمره، چوب خط، نمره امتحان، حساب امتیازات

mark (اسم)
حد، مرز، نقطه، هدف، نشان، نشانه، درجه، خط، پایه، مارک، داغ، علامت، نمره، علامت مخصوص، خط شروع مسابقه، علامت سلاح، چوب خط، مدل مخصوص

notch (اسم)
شکاف، فرو رفتگی، بریدگی، خش، چوب خط، شکاف چوبخط

tick (اسم)
تیک، علامت، چوب خط، تیک تیک، سخت ترین مرحله

فرهنگ فارسی

قطعه چوبی که بر آن هر دفعه که از کسی چیزی به نسیه خرند خطی یا بریدگی پدید آرند تا گاه محاسبه آن خطوط و بریدگیها بر دفعات خرید دلیل باشد ٠

لغت نامه دهخدا

چوب خط. [ خ َ ] ( اِ مرکب ) قطعه چوبی که بر آن هر دفعه که از کسی چیزی به نسیه خرند خطی یا بریدگی پدید آرند، تا گاه محاسبه آن خطوط و بریدگیها بر دفعات خرید دلیل باشد. قطعه چوبی که چون از بقال و صراف چیزی بوعده بگیرند برای حفظ اعداد خطها بر آن چوب کشند تا وقت ادا موافق آن بدهند همانند :
شاخ گل را خارها باشد بجای چوب خط
آب را گل بسته چون خورده ست از پس میدهد.
وحید ( از آنندراج ).
نهال خشک هم دارد ثمر در باغ درویشی
کلید مخزن رزق فقیران چوب خط باشد.
وحید ( از آنندراج ).
و از این عالم است بر چیزی خط کشیدن که افاده معنی حفظ اعداد کند :
کلید مخزن رزق فقیران چوب خط باشد.
وحید ( از آنندراج ).
می کشم در حساب وعده او
خط ز مژگان همیشه بر دیوار.
آقاشاپور ( از آنندراج ).
تکه چوبی است که بر آن بی سوادان برای علامت با چاقو خط میزنند و عموماً نانواها و قصابها بخریداران که به نسیه جنس خرند چوب خط میدهند تا هر وقت چیزی میخرند فروشنده بر آن خطی میزند و آخر ماه آن خطها را حساب میکنند. ( از فرهنگ نظام ). قطعه چوبی متداول مابین بایع و مشتری که بالای آن را پهن کرده تاریخ میگذارند و هرگاه مشتری چیزی از بایع می خرد با کارد یا گزلک خطی بر آن چوب میکند تا نشانه باشد مبلغ و یا مقداری را که در میانه خود قرار داده اند. ( ناظم الاطباء ). || برای طلب خیرات یا قرض چوبی نزد مسئول ٌ عنه بفرستند و او خطی بر آن کشد و این نشان وعده باشد. ( آنندراج ). || چوب باریکی که نوآموزان بدست گیرند و با آن بر سطور کتاب خط برند تا انگشتشان با خطوطکتاب تماس پیدا نکند. گاهی آن را از کاغذ و مقوا کنند و بهمین نام نامند. || چوب گدائی. رجوع به ترکیب چوب گدائی شود.

دانشنامه عمومی

چوب خط روشی ساده و بسیار قدیمی برای شمارش بوده است که در آن از تناظر یک به یک استفاده می شود. به عنوان مثال در شمارش تعداد گوسفندان برای هر گوسفند یک انگشت تا می شود. سابقه کاربرد چوب خط به گذشته های پیش از تاریخ می رسد و باستان شناسان نمونه ها و شواهد بسیاری از آن یافته اند. در واقع بهترین راه شمارش در قدیم بوده است.
در یکی از ساده ترین حالت ها، چوب خط تکه ای چوب یا استخوان بوده که روی آن به شمار بارهایی که رویدادی مانند طلوع خورشید یا زدن شکار رخ می داد حک می شد. در این حالت چوب خط کاربرد یادآوری داشت. گاه گره زدن ریسمان یا نگهداری دانه های سنگ یا حبوبات نیز برای این منظور بکار می رفت. تسبیح یادگاری از این نوع ابزار یادآوری است که از روزگار کهن تا امروز باقی مانده است.
در اصطلاح وقتی می گویند "چوب خط کسی پر شده " یعنی دیگر فرصتی برای انجام آن کار خاص وجود ندارد یا شخص دیگر حق چیزی را ندارد یا مدت آن چیز تمام شده و راه حل دیگری ندارد.
اولین مورد موجود چوب خط ساخته شده به وسیله پلینیوس (۲۳–۷۹ بعد از میلاد) از بهترین چوب ها برای خیاط ها ساخته شد و مارکوپولو در سفرنامه خود دربارهٔ استفاده این ابزار در چین مطالبی را نوشته است.


کلمات دیگر: