کلمه جو
صفحه اصلی

چهارنعل


مترادف چهارنعل : یورتمه | یورتمه

برابر پارسی : چهارگامه، چارگامه

فارسی به انگلیسی

gallop

فارسی به عربی

خبب
رکض

خبب


مترادف و متضاد

gallop (اسم)
تاخت، چهار نعل

brattle (اسم)
تاخت، سرند، تق تق، چهار نعل، صدای پچ پچ و بهم خوردن بشقاب

canter (اسم)
گردش، چهار نعل، گامی شبیه چهارنعل، مزور

scamper (اسم)
گریز، چهار نعل، فرار با شتاب

gallopade (اسم)
چهار نعل، چهار نعل روی

tantivy (اسم)
چهار نعل، جانم باشی بتاخت

فرهنگ فارسی

نوعی دویدن اسب، کنایه ازشتاب وسرعت دردویدن تمام
قسمی از رفتن اسب بشتاب . تاخت سریع اسب . و چهار گامه .

لغت نامه دهخدا

چهارنعل. [ چ َ / چ ِ ن َ ] ( اِ مرکب ) قسمی از رفتن اسب به شتاب. تاخت سریع اسب. چهارگامه.تگ سریع اسب. دو سریع. چهارنعل دو زمان یا سه زمان یا چهار زمان دارد. ولی معمولاً دارای سه زمان است. در زمان اول فقط یک پای خلفی اسب با زمین تماس دارد وسه پای دیگر از زمین بلند میباشد. در زمان دوم اتکاء پای اول تمام شده و حیوان اتکاء قطری پیدا میکند. در زمان سوم اتکاء قطری تمام میشود و اتکاء حیوان روی یک پای قدامی میافتد. پس از گذشت این سه زمان حیوان در فضا رها شده و به زمین میرسد. زمانهای سه گانه به تناوب باز از سر گرفته میشود آخرین پای طرفی که به زمین اصابت میکند چهارنعل را بدان طرف منسوب میدارند. از این رو چهارنعل را میتوان چهارنعل به راست یا چهارنعل به چپ نامید. مثلاً در چهارنعل به راست اولین اتکاء بر پای خلفی چپ میباشد. و بعد اتکاء قطری چپ است سپس اتکاء قدامی راست صورت میگیرد و در چهارنعل به چپ از اتکاء پای خلفی راست شروع شده و به اتکاء پای قدامی چپ تمام میشود. ( از کالبدشناسی هنری تألیف نعمت اﷲ کیهان صص 181 - 180 ). رجوع به چارنعل شود.

فرهنگ عمید

۱. نوعی دویدن اسب.
۲. (قید ) [عامیانه، مجاز] به سرعت، شتابان.

دانشنامه عمومی

چهار نعل به یکی از انواع دویدن اسب یا بعضی از چهارپایان دیگر گفته می شود.

واژه نامه بختیاریکا

چار نال؛ تِرات

پیشنهاد کاربران


کلمات دیگر: