کلمه جو
صفحه اصلی

چنگ زنی


مترادف چنگ زنی : اعتصام، تشبث، توسل

فارسی به عربی

فحم , قبضة

مترادف و متضاد

grasp (اسم)
فهم، اخذ، چنگ زنی

grip (اسم)
چنگ، گریپ، انفلوانزا، چنگ زنی، نهر کوچک، نزله وبایی نای، ادراک و دریافت، نهر کندن

فرهنگ فارسی

چسبندگی تایر به سطح جاده که در جاده‌چسبی و ترمزگیری مطمئن اهمیت دارد


فرهنگستان زبان و ادب

{grip , traction} [مهندسی بسپار- تایر] چسبندگی تایر به سطح جاده که در جاده چسبی و ترمزگیری مطمئن اهمیت دارد

جدول کلمات

تمسگ


کلمات دیگر: