کلمه جو
صفحه اصلی

از خیر چیزی گذشتن

اصطلاحات

معنی اصطلاح -> از خیر چیزی گذشتن
به رغم افایده ی احتمالی چیزی / نیاز به چیزی، از آن چشم پوشیدن
مثال:
می گویند چشم پزشک بسیار حاذقی است، اما برای سه ماه دیگر نوبت می دهد. من هم از خیرش گذشتم و پیش همان دکتر محله ی خودمان رفتم.
توضیح:
همچنین ← قید چیزی را زدن

پیشنهاد کاربران

( ( و آرنج روی لبه پنجره ودست روی فرمان منتظر ماندراننده ریش بزی رفت جلو. اومد عقب . رفت جلو . امد عقب واز خیر پارک گذشت ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 7 . ) )


کلمات دیگر: