معنی اصطلاح -> باری روی / بر [ دوش ] کسی گذاشتن / نهادن
زحمتی برای کسی فراهم کردن
مثال:
به خیال خودش می خواست به ما کمکی بکند، اما با این کارش باری هم روی دوش ما گذاشت.
زحمتی برای کسی فراهم کردن
مثال:
به خیال خودش می خواست به ما کمکی بکند، اما با این کارش باری هم روی دوش ما گذاشت.