کلمه جو
صفحه اصلی

به بار اوردن

فارسی به انگلیسی

bring, cause, result, spell, yield

اصطلاحات

( به بار آوردن ) معنی اصطلاح -> به بار آوردن
نتیجه دادن؛ باعث شدن
مثال:
سیل آن سال خسارت زیادی به بار آورد.

پیشنهاد کاربران

bring about

سبب شدن ، باعی شدن


کلمات دیگر: