چَنیم - واژه فارسی، در گویش بازاری و تهرانی ( کوچه بازاری ) -
چَن ( چان ) : کوتاه شده چانه - کلام، حرف، بیان، سخن، گفته، فرموده
یم: ضمیر متصل فاعلی اول شخص جمع، پسوند دارندگی مانند: می بریم، برتریم، بردیم، رفتیم، خوردیم و. . .
یعنی لفظی که ما زدیم ( اومدیم ) یا حرفِ ما سند است!
که در گذشت زمان این معنی را پیدا کرده است:
زیاد، فراوان - مهیب، ترسناک - خوب، عالی، بهترین، جالب، زیبا، خفن! -
ردیف، درست، میزون، روال، رو به راه، حله! -
شگفت آور، حیرت انگیز، چشمگیر، تماشایی، دیدنی، شاهکار، کولاک، معرکه! -
بزرگ، گُنده، تُپُل، شاخ! - باحال، سرحال، شوخ و شنگ
می توان به جای واژه ی انگلیسی ( OK ) >>> از واژه " چَنیم" بهره برد!
نمونه: داداش همه چی اوکیه >>> داداش همه چی چَنیمه!
چه گوشیِ چَنیمیه ( خفنیه )
خیلی آدم چَنیمیه ( کار دُرُستیه )