معنی اصطلاح -> از خود مایه گذاشتن
برای پیش برد کاری ازهمه ی امکانات خود استفاده کردن / از خرج / صرف وقت / امکانات خود دریغ نکردن
مثال:
مهمانی بسیار خوب و گرمی بود و هیچ کم وکسری دیده نمی شد. به خوبی احساس می شد که صاحب خانه حسابی از خودش مایه گذاشته است.
برای پیش برد کاری ازهمه ی امکانات خود استفاده کردن / از خرج / صرف وقت / امکانات خود دریغ نکردن
مثال:
مهمانی بسیار خوب و گرمی بود و هیچ کم وکسری دیده نمی شد. به خوبی احساس می شد که صاحب خانه حسابی از خودش مایه گذاشته است.