کلمه جو
صفحه اصلی

خردگرایی

فارسی به انگلیسی

rationalism

دانشنامه عمومی

راسیونالیسم یا خِرَدگرایی یا عقل گرایی∗ یا مکتب اصالت عقل، به معنی تکیه بر اصول عقلی و منطقی در اندیشه، رفتار و گفتار است.
تجربه گرایی
ابزار شناخت
شناخت شناسی
این کلمه هنگامی که در ارتباط با متفکرانِ نخستینِ قرنِ هفدهم از جمله رنه دکارت، باروخ اسپینوزا، و گوتفرید لایب نیتس به کار رود، به معنایِ باور به عقل به عنوانِ تنها منبعِ معتبرِ شناخت است. این متفکران تلاش نمودند حقایقِ اصلیِ هستی را از راهِ برهان و استدلالِ عقلی اثبات کنند.
دکارت در کتاب مشهورِ خویش با نام گفتار در روش (و با زیرعنوان: «درست به کار بردن عقل، و جستجویِ حقیقت در علوم») توضیح می دهد که چگونه در بزرگسالی در تمامِ تعالیمِ رسمی و سنتی، اعم از دین و علم تردید کرد و به دنبال آن رفت که بنیاد محکمی برایِ آن همه آموزه هایی که همه بدیهی می انگاشتند بیابد. وقتی برایِ یک فرض، بنیادِ مطمئنی نمی یابیم، می توانیم یک مرحله عقب تر رفته و در چیزهایی تردید کنیم که آن فرض بر آن ها مبتنی است؛ یعنی فرض هایِ مرحلهٔ قبلِ آن. اگر این کار را ادامه دهیم به جایی می رسیم که این شک پدید می آید: «اصلاً آیا من وجود دارم؟» دکارت به همین مرحله رسید. او تلاش کرد وجود خویش را اثبات کند. جملهٔ معروفِ «می اندیشم پس هستم» همین تلاش را بیان می کند. استدلالِ دقیقِ دکارت به این ترتیب است: شک دارم که وجود دارم یا نه. اما در یک چیز شکی ندارم و آن وجودِ شک است. شک هست پس اندیشه هست. اندیشه هست پس وجودِ اندیشمندی هست. بعدها این انتقاد مطرح شد که این استدلال هنوز اثبات نمی کند که وجود از آنِ من است.
اسپینوزا در کتابِ اصلیِ خویش که امروزه به نامِ «اخلاق» می شناسند، اصولِ جهان بینیِ وحدتِ وجودیِ خویش را مانندِ قضایایِ هندسه با شروع از چند تعریف و اصلِ موضوعه و آوردنِ اثبات هایی که به «مطلوب ثابت شد» ختم می شوند اثبات می کند. او به این نتیجه می رسد که تنها یک جوهرِ واحد در تمامِ هستی وجود دارد که می توان آن را خدا یا طبیعت نامید. به هرحال همهٔ جهان، انسان ها، حیوانات، درختان، نمودهایی از همان یک چیز است. اسپینوزا به دلیلِ اعتقاداتش توسطِ کلیسا لعن و تکفیر شد.

دانشنامه آزاد فارسی

خِرَدگِرایی (معماری)
خِرَدگِرایی (معماری) rationalism جنبشی در ایتالیا که در دهة ۱۹۲۰ در واکنش به افراط های فتوریسم پاگرفت. این جنبش را گروپو رهبری می کردـ گروهی نه چندان منسجم از معماران ایتالیا به سرپرستیِ جوزپّه ترّانی. هدف رهیافت خردگرایانة این گروه، احیای حس جرم و حجم در معماری مدرن بود که به سبکی شسته رُفته و بی پیرایه منجر شد. آثار ترانی در کاسا دل فاشّو، کومو (۱۹۳۲ـ۱۹۳۶)، نمونه هایی از این دست اند. کار این جنبش، به سبب همکاری با فاشیسم، بسیار آسیب پذیرفت، اما در دهة ۱۹۶۰، گروه نیویورک فایو، به ویژه پیتر آیزنمن، آن را بازنگری کردند. در ایتالیا نیز ارزیابی مجددی از این سبک صورت گرفت که در کارهای نوخردگرایانة آلدو روسّی و جورجو گراسّی به اوج خود رسید.

پیشنهاد کاربران

ایمان خلل ناپذیر به عقل آدمی را خرد گرایی می نامند . خرد گرا کسی ست که معتقده عقل بشر منشا شناخت او از جهان است
منبع :کتاب دنیای سوفی از یوستین گوردر

راسیونالیسم یا خِرَدگرایی یا عقل گرایی∗ یا مکتب اصالت عقل، به معنی تکیه بر اصول عقلی و منطقی در اندیشه، رفتار و گفتار است.
این کلمه هنگامی که در ارتباط با متفکرانِ نخستینِ قرنِ هفدهم از جمله رنه دکارت، باروخ اسپینوزا، و گوتفرید لایب نیتس به کار رود، به معنایِ باور به عقل به عنوانِ تنها منبعِ معتبرِ شناخت است. این متفکران تلاش نمودند حقایقِ اصلیِ هستی را از راهِ برهان و استدلالِ عقلی اثبات کنند.


کلمات دیگر: