کلمه جو
صفحه اصلی

هرور

لغت نامه دهخدا

هرور. [ هَُ ] ( ع اِ ) آنچه برافتد از دانه انگور. ( منتهی الارب ).

هرور. [ هََ ] ( اِخ ) قلعه ای است از اعمال موصل. ( منتهی الارب ). دژ منیعی است از اعمال موصل در طرف شمال آن که تا موصل سی فرسخ فاصله دارد. از هکاریه شمرده میشود. و از آنجا تا عمادیه سه میل مسافت است. ( از معجم البلدان ).

هرور. [ هََ ] ( اِخ ) دژی است از اعمال اربل در کوههای واقع در سمت شمال آن. ( معجم البلدان ).

هرور. [ هََ ] (اِخ ) دژی است از اعمال اربل در کوههای واقع در سمت شمال آن . (معجم البلدان ).


هرور. [ هََ ] (اِخ ) قلعه ای است از اعمال موصل . (منتهی الارب ). دژ منیعی است از اعمال موصل در طرف شمال آن که تا موصل سی فرسخ فاصله دارد. از هکاریه شمرده میشود. و از آنجا تا عمادیه سه میل مسافت است . (از معجم البلدان ).


هرور. [ هَُ ] (ع اِ) آنچه برافتد از دانه ٔ انگور. (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: