نغز، نیکو، خوب، یبا
( صفت ) نیکو نغز خوب .
آسان بگلو فرو بردن شراب
( صفت ) نیکو نغز خوب .
آسان بگلو فرو بردن شراب
سیغ. [ س َ ] (ع اِ) آن دو بچه را گویند که میان آنها دیگری نزاده باشد. (منتهی الارب ). بچه ای که پس از بچه ٔ بدون واسطه زائیده شده باشد و دیگری میان آنها نبود. (ناظم الاطباء).
سیغ. [ س َ ] (ع مص )آسان بگلو فروبردن شراب . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
عنصری .