پیکارگاه
فارسی به انگلیسی
فرهنگ معین
( ~. ) (اِمر. ) میدان جنگ ، رزمگاه .
لغت نامه دهخدا
پیکارگاه. [ پ َ / پ ِ ] ( اِ مرکب ) میدان جنگ. جنگ جای. پیکارگه. حربگاه. رزمگاه :
سه راه است از ایدر بدان بارگاه
که ارجاسپ خواندش به پیکارگاه.
که در آن پیکارگه خنجر کشید.
سه راه است از ایدر بدان بارگاه
که ارجاسپ خواندش به پیکارگاه.
فردوسی.
دوزخی شد عرصه پیکارگاه که در آن پیکارگه خنجر کشید.
مسعودسعد.
فرهنگ عمید
جای پیکار، میدان جنگ، رزمگاه.
کلمات دیگر: