کلمه جو
صفحه اصلی

استطراب

فرهنگ فارسی

طرب خواستن

لغت نامه دهخدا

استطراب. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) طرب خواستن. || بحرکت آوردن شتر را از سرود. ( منتهی الارب ). || شاد شدن. نیک طرب کردن. ( تاج المصادر بیهقی ).

فرهنگ عمید

۱. طرب خواستن، شادمانی خواستن.
۲. شاد شدن.


کلمات دیگر: