کلمه جو
صفحه اصلی

بیسار


مترادف بیسار : بهمان، فلان

مترادف و متضاد

بهمان، فلان


فرهنگ فارسی

بیصار .

فرهنگ معین

(بِ ) ( اِ. ) نک بیستار.

لغت نامه دهخدا

بیسار. [ ب َ ] (ع اِ) بیصار. (دزی ج 1 ص 135). رجوع به بیصار شود.


بیسار. ( ضمیر مبهم ، از اتباع ) از اتباع فلان است. گویند فلان و بیسار یا فلان فیسار؛ فلان و بهمان. فلان بهمان. باستار. ( یادداشت مؤلف ). فلان و فیسار. فلان فیسار.

بیسار. [ ب َ ] ( ع اِ ) بیصار. ( دزی ج 1 ص 135 ). رجوع به بیصار شود.

بیسار. (ضمیر مبهم ، از اتباع ) از اتباع فلان است . گویند فلان و بیسار یا فلان فیسار؛ فلان و بهمان . فلان بهمان . باستار. (یادداشت مؤلف ). فلان و فیسار. فلان فیسار.


فرهنگ عمید

= بیستار

بیستار#NAME?


پیشنهاد کاربران

فلان و بسیار درسته


کلمات دیگر: