( اسم و صفت ) ۱- چشم دردناک مقابل نامردمد : مادح خورشید مداح خود است که دو چشمم روشن و نامرمد است ( مثنوی ) ۲ - کسی که بدرد چشم مبتلاست .
بریان کرده در خاکستر گرم
بریان کرده در خاکستر گرم
مرمد. [ م ُ رَم ْ م َ ](ع ص ) نعت مفعولی از مصدر ترمید. رجوع به ترمید شود. بریان کرده در خاکستر گرم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || خاکسترآلود. (منتهی الارب ).
مولوی .