(تلفظ: surā) سود دهنده ، توانا ، نیرومند .
سورا
فرهنگ اسم ها
اسم: سورا (دختر) (فارسی) (تلفظ: surā) (فارسی: سورا) (انگلیسی: sura)
معنی: توانا، نیرومند، سود دهنده، ( اَعلام ) نام شهر «شوراب» در نوشته های رومی و یونانی که به گونه ای سورا/ surāـ/ آمده است، شوراب ( سورا ) در مغرب رود فرات و در نزدیک دشت سروج ( باتنه ) و در شرق حلب قرار دارد
معنی: توانا، نیرومند، سود دهنده، ( اَعلام ) نام شهر «شوراب» در نوشته های رومی و یونانی که به گونه ای سورا/ surāـ/ آمده است، شوراب ( سورا ) در مغرب رود فرات و در نزدیک دشت سروج ( باتنه ) و در شرق حلب قرار دارد
فرهنگ فارسی
نام شهر و مدینه است
دانشنامه عمومی
توانا نیرومند قوی درزردشت
سورا (Surra) یکی از بیماری ها حیوانات مهره دار و نوعی از تریپانوسومیاز بنام Trypanosoma evansi است. جانور بیمار دچار تب ، ضعف و کاهش وزن میشود. بیماری گاه کشنده است.
بیماری سورا در شتر (به فارسی)
ویکی پدیای انگلیسی.
بیماری سورا در شتر (به فارسی)
ویکی پدیای انگلیسی.
wiki: فیلمی در ژانر زندگینامه ای به کارگردانی خوزه لیتائو د باروس است که بر اساس رمانی از زندگی خواننده فادو «ماریا سِوِرا اونوفریانا» اثر «خولیو دانتاس» ساخته شده و در سال ۱۹۳۱ منتشر شد. این فیلم اولین فیلم کاملاً ناطق سینمای پرتغال است. این فیلم امروزه به ندرت دیده می شود و از محبوبیت دیگر فیلم های دهه ۱۹۳۰ که دوره طلایی سینمای پرتغال خوانده می شود، برخوردار نیست.
wiki: سورا (فیلم ۱۹۳۱)
پیشنهاد کاربران
گلگون رخ.
دختر اردوان پنجم که سمت سپهبدی داشت و دست راست پدر بود و در جنگ ها همراه پدر دلاورانه می جنگید.
سور: سرخ
دختر اردوان پنجم که سمت سپهبدی داشت و دست راست پدر بود و در جنگ ها همراه پدر دلاورانه می جنگید.
سور: سرخ
گلگون رخ دختر اردوان پنچم که با پدرش در جنگها میجنگید
سور : /sur/ سُور 1 - ( در گیاهی ) درختی همیشه سبز از خانواده ی سرو با برگ های سوزنی، پوست قرمز و تنه ی خمره ای شکل؛ 2 - ( اسم مصدر ) خوشی و شادمانی، سُرور. [این واژه با کلمه ی سُوَر جمع سوره ( سوره های قرآن ) هم نویسه است]. اسم سور برای نامگذاری دختر مورد تایید ثبت احوال کشور است .
سورا : /surā/ سورا 1 - سود دهنده؛ 2 - توانا، نیرومند؛ 3 - ( اَعلام ) نام شهر �شوراب� در نوشته های رومی و یونانی که به گونه ای سورا/ surāـ/ آمده است، شوراب ( سورا ) در مغرب رود فرات و در نزدیک دشت سروج ( باتنه ) و در شرق حلب قرار دارد. اسم سورا مورد تایید ثبت احوال کشور برای نامگذاری دختر است .
سوران : /surān/ سوران ( کردی ) 1 - نام منطقه ای وسیع در کردستان؛ 2 - یکی از چهار لهجه ی اصلی زبان کردی. اسم سوران مورد تایید ثبت احوال کشور برای نامگذاری پسر است .
سورا : /surā/ سورا 1 - سود دهنده؛ 2 - توانا، نیرومند؛ 3 - ( اَعلام ) نام شهر �شوراب� در نوشته های رومی و یونانی که به گونه ای سورا/ surāـ/ آمده است، شوراب ( سورا ) در مغرب رود فرات و در نزدیک دشت سروج ( باتنه ) و در شرق حلب قرار دارد. اسم سورا مورد تایید ثبت احوال کشور برای نامگذاری دختر است .
سوران : /surān/ سوران ( کردی ) 1 - نام منطقه ای وسیع در کردستان؛ 2 - یکی از چهار لهجه ی اصلی زبان کردی. اسم سوران مورد تایید ثبت احوال کشور برای نامگذاری پسر است .
نیرومند، توانا قدرتمند واژه ای اوستای
یک اسم ترکی هست تا اونجایی که اطلاع داشته باشم
سورا نام دختر اردوان پنجم اخرین پادشاه اشکانی بود. اون یک نابغه استراتژیک و نظامی در سلسله اشکانی و یکی از بززگترین قهرمانان تاریخ بوده و در کتاب های تاریخی با عنوان دست راست پدر مطرح شده
گلسور : گلسور اسم دختر با ریشه لری است . گلسور به معنی گل سرخ و گلشاد است . ( گلسور : گل سور ) سور درگویش لری به معنی سرخی و قرمزی و شادی وجشن است.
گلسور : گلِ درختِ سور. [سور درختی همیشه سبز از خانواده ی سرو با برگ های سوزنی، پوست قرمز و تنه ی خمره ای شکل است].
گلسور : گلِ درختِ سور. [سور درختی همیشه سبز از خانواده ی سرو با برگ های سوزنی، پوست قرمز و تنه ی خمره ای شکل است].
کلمات دیگر: