اسم: آدار (پسر) (ترکی) (تلفظ: adar) (فارسی: آدار) (انگلیسی: adar)
معنی: جدا کننده، تحلیل گر، دلیر، شجاع
معنی: جدا کننده، تحلیل گر، دلیر، شجاع
ادار. [ ](اِخ ) نام شهریست در 120 هزارگزی شمال شرقی احمدآباد گجرات دارای 10000 تن سکنه و ناحیتی است نیمه مستقل و تمام آن ناحیت 220000 سکنه دارد. (قاموس الاعلام ).
ادار. [ ] (اِ) ماه دوازدهم سال ملی و هم ماه ششم سال دولتی عبرانیانست . در چهاردهم و پانزدهم همین ماه عید مقدس پوریم است (کتاب استر 3:7 و 8:12 و 9:21). و تقریباً با ماه مارس فرنگی مطابق باشد و چون سال قمری باسال شمسی یازده روز تفاوت دارد لهذا یهود هر سه سال یک دفعه سال را سیزده ماه قرار داده اند و ماه سیزدهم را وادار یا ادار دوم گویند. (قاموس کتاب مقدس ).