اسم: آلب تکین (پسر) (ترکی)
معنی: مرد دلیر، نام مؤسس سلسله غزنویان، نام یکی از امرای آل بویه
معنی: مرد دلیر، نام مؤسس سلسله غزنویان، نام یکی از امرای آل بویه
الب تکین
فرهنگ اسم ها
فرهنگ فارسی
( آلب تکین ) نام یکی از امرای آل بویه
رجوع به آلب تکین شود .
( احمد آتش . مدات ۴ :۸ ص ۷۹ ) از ملوکان سامانیان بود و سپس در دربار عبد الملک بن نوح بن سامانی بامارت رسید . وی از سوی پادشاه مذکور با مارت طخارستان رسید و سبکتگین را همراه خود برد . الپتگین پس از چندی اقامت در طخارستان باتفاق سبکتگین بغزنین رفت و بر [ انوک ] والی آن ناحیه غلبه کرد و خود بجای وی به حکومت غزنین رسید و هشت سال در آنجا حکومت راند و پس از مرگ او فرزندش اسحاق به حکومت رسید .
رجوع به آلب تکین شود .
( احمد آتش . مدات ۴ :۸ ص ۷۹ ) از ملوکان سامانیان بود و سپس در دربار عبد الملک بن نوح بن سامانی بامارت رسید . وی از سوی پادشاه مذکور با مارت طخارستان رسید و سبکتگین را همراه خود برد . الپتگین پس از چندی اقامت در طخارستان باتفاق سبکتگین بغزنین رفت و بر [ انوک ] والی آن ناحیه غلبه کرد و خود بجای وی به حکومت غزنین رسید و هشت سال در آنجا حکومت راند و پس از مرگ او فرزندش اسحاق به حکومت رسید .
لغت نامه دهخدا
( آلب تکین ) آلب تکین. [ ل ِ ت َ ] ( اِخ ) آلب تگین. اَلب تکین. نام یکی ازامراء آل بویه. او در بغداد در جنگ با عزالدوله بختیار مغلوب گردیده بشام گریخت و شام را از ریّان عامل خلفای فاطمی انتزاع کرد و چندی بدانجای فرمان راند تا آنگاه که عزیز فاطمی بدان صوب لشکر کشید و او را بشکست و به اسارت بمصر برد و در آنجا به سال 364 هَ.ق. او را بسم بکشتند. || نام مؤسس سلسله غزنویان. او در سال 351 هَ.ق. غزنه را بگشاد و دعوی استقلال کرد. پس از وی سبکتکین پدر محمود غزنوی که از ممالیک و امرای لشکر او بود حکومت غزنه یافت.
الب تکین. [ اَ ت َ ] ( اِخ ) رجوع به آلب تکین شود.
الب تکین. [ اَ ت َ ] ( اِخ ) رجوع به آلب تکین شود.
الب تکین . [ اَ ت َ ] (اِخ ) رجوع به آلب تکین شود.
کلمات دیگر: