کلمه جو
صفحه اصلی

متعاظله

لغت نامه دهخدا

( متعاظلة ) متعاظلة. [ م ُ ت َ ظِ ل َ ] ( ع ص ) ملخ بر هم نشسته و لازم گرفته یکدیگر را. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تعاظل شود.

متعاظلة. [ م ُ ت َ ظِ ل َ ] (ع ص ) ملخ بر هم نشسته و لازم گرفته یکدیگر را. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و رجوع به تعاظل شود.



کلمات دیگر: