کلمه جو
صفحه اصلی

قسوبه

لغت نامه دهخدا

( قسوبة ) قسوبة. [ ق ُ ب َ ] ( ع مص ) سخت گردیدن و درشت شدن. قُسوب.( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به قُسوب شود.

قسوبة. [ ق ُ ب َ ] (ع مص ) سخت گردیدن و درشت شدن . قُسوب .(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به قُسوب شود.



کلمات دیگر: