کلمه جو
صفحه اصلی

قسنطانی

لغت نامه دهخدا

قسنطانی. [ ق ُ س َ نی ی ] ( ص نسبی ) نسبت است به قسنطانة. ( معجم البلدان ). رجوع به قسنطانة شود.

قسنطانی. [ ق ُ س َ نی ی ] ( اِخ ) ابوالولیدبن خمیس. از وزیران بنی مجاهد عامری است. ( معجم البلدان ).

قسنطانی . [ ق ُ س َ نی ی ] (اِخ ) ابوالولیدبن خمیس . از وزیران بنی مجاهد عامری است . (معجم البلدان ).


قسنطانی . [ ق ُ س َ نی ی ] (ص نسبی ) نسبت است به قسنطانة. (معجم البلدان ). رجوع به قسنطانة شود.



کلمات دیگر: