کلمه جو
صفحه اصلی

قشاده

لغت نامه دهخدا

( قشادة ) قشادة. [ ق ُ دَ ] ( ع اِ ) دُرد مسکه و ته نشین آن چون با پست و خرما پخته شوند. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || ( ص ) شتر ماده پیر بسیارشیر. || سرشیر تنک. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). رجوع به قشدة شود.

قشادة. [ ق ُ دَ ] (ع اِ) دُرد مسکه و ته نشین آن چون با پست و خرما پخته شوند. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || (ص ) شتر ماده ٔ پیر بسیارشیر. || سرشیر تنک . (آنندراج ) (منتهی الارب ). رجوع به قشدة شود.



کلمات دیگر: