(زُ ) [ ع . ] (ص . ) مهلک ، کشنده .
زعاف
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
زعاف. [ زُ ] ( ع ص ) سم زعاف ؛ زهر کشنده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). زهر زود کشنده. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ): و موت زعاف ؛ ای سریع. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ عمید
کشنده، هلاک کننده.
دانشنامه عمومی
زعاف یک سلاح کمری نیمه اتوماتیک ۹ میلی متری ایرانی است که فشنگ های ۹×۱۹ میلی متری پارابلوم را شلیک می کند و یک کپی از سلاح آلمانی زیگ زائور پی۲۲۶ محسوب می شود، هرچند شکل قبضه آن تفاوت جزئی با این سلاح دارد.
صفحه معرفی در وبسایت وزارت دفاع ایران
زعاف با فشار مستقیم گاز باروت مسلح و لوله آن با هوا خنک می شود. دارای دستگاه نشانه روی از نوع مگسک و شکاف نشانه روی است و چهار ضامن دارد که یکی برای باز و بسته کردن سلاح، یکی برای جلب توجه به تیر آخر، یکی برای مسلح کردن و دیگری برای تعویض خشاب است.کلمه زعاف در زبان عربی به معنای بسیار کشنده می باشد.
این کلت دارای برد مفید حدود ۱۵ متر و برد نهایی حدود ۵۰ متر است.
صفحه معرفی در وبسایت وزارت دفاع ایران
زعاف با فشار مستقیم گاز باروت مسلح و لوله آن با هوا خنک می شود. دارای دستگاه نشانه روی از نوع مگسک و شکاف نشانه روی است و چهار ضامن دارد که یکی برای باز و بسته کردن سلاح، یکی برای جلب توجه به تیر آخر، یکی برای مسلح کردن و دیگری برای تعویض خشاب است.کلمه زعاف در زبان عربی به معنای بسیار کشنده می باشد.
این کلت دارای برد مفید حدود ۱۵ متر و برد نهایی حدود ۵۰ متر است.
wiki: زعاف
کلمات دیگر: