( اسم ) درد گلو .
گله دوست
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گله دوست.[ گ َ ل َ / ل ِ ] ( اِ مرکب ) درد گلو. ( برهان ) ( آنندراج ). سرفه. ( جهانگیری ) ( فرهنگ رشیدی ) ( آنندراج ). از این بیت معلوم می شود غیر سرفه است که میرذوقی گفته است همانا درد گلو را گفته اند. ( آنندراج ) :
سرفه گر باشدت و گر گله دوست
حق شفا میدهد مکن گله دوست.
سرفه گر باشدت و گر گله دوست
حق شفا میدهد مکن گله دوست.
( آنندراج ).
کلمات دیگر: