کلمه جو
صفحه اصلی

نبطاء

لغت نامه دهخدا

نبطاء. [ ن َ ] ( ع ص ) شاةنبطاء؛ گوسپند سپیدتهیگاه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).بیضاء شاکلة. ( اقرب الموارد ). گوسفندی پهلوهاسفید. ( مهذب الاسما ). تأنیث انبط است. رجوع به انبط شود.

نبطاء. [ ن َ ] ( اِخ ) دهی است بنی محارب بن عبدالقیس را در بحرین. ( از منتهی الارب ).

نبطاء. [ ن َ ]( اِخ ) پشته طویل و عریضی است بنی نمیر را در شریف از سرزمین نجد. ( از منتهی الارب ) ( از معجم البلدان ).

نبطاء. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است بنی محارب بن عبدالقیس را در بحرین . (از منتهی الارب ).


نبطاء. [ ن َ ] (ع ص ) شاةنبطاء؛ گوسپند سپیدتهیگاه . (منتهی الارب ) (آنندراج ).بیضاء شاکلة. (اقرب الموارد). گوسفندی پهلوهاسفید. (مهذب الاسما). تأنیث انبط است . رجوع به انبط شود.


نبطاء. [ ن َ ](اِخ ) پشته ٔ طویل و عریضی است بنی نمیر را در شریف از سرزمین نجد. (از منتهی الارب ) (از معجم البلدان ).



کلمات دیگر: