نبطاء. [ ن َ ] ( ع ص ) شاةنبطاء؛ گوسپند سپیدتهیگاه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).بیضاء شاکلة. ( اقرب الموارد ). گوسفندی پهلوهاسفید. ( مهذب الاسما ). تأنیث انبط است. رجوع به انبط شود.
نبطاء. [ ن َ ] ( اِخ ) دهی است بنی محارب بن عبدالقیس را در بحرین. ( از منتهی الارب ).
نبطاء. [ ن َ ]( اِخ ) پشته طویل و عریضی است بنی نمیر را در شریف از سرزمین نجد. ( از منتهی الارب ) ( از معجم البلدان ).
نبطاء. [ ن َ ] ( اِخ ) دهی است بنی محارب بن عبدالقیس را در بحرین. ( از منتهی الارب ).
نبطاء. [ ن َ ]( اِخ ) پشته طویل و عریضی است بنی نمیر را در شریف از سرزمین نجد. ( از منتهی الارب ) ( از معجم البلدان ).