کلمه جو
صفحه اصلی

قشب خشب

فرهنگ فارسی

بی خیر . مرد بیخیر

لغت نامه دهخدا

قشب خشب. [ ق ِ بُن ْ خ ِ ] ( ع ص مرکب ، از اتباع ) بی خیر: رجل قشب خشب ؛ مرد بی خیر. ( اقرب الموارد ).


کلمات دیگر: