کلمه جو
صفحه اصلی

کرجار

لغت نامه دهخدا

کرجار. [ ک ُ ] ( اِخ ) از دیه های ورادهان قم است. ( از تاریخ قم ص 138 ).

کرجار. [ ک ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مشهد اردهال قمصر در شهرستان کاشان. کوهستانی ، وسردسیر، و سکنه آن 880 تن است. صنایع دستی زنان آنجا قالی بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

کرجار. [ ک ُ ] (اِخ ) از دیه های ورادهان قم است . (از تاریخ قم ص 138).


کرجار. [ ک ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مشهد اردهال قمصر در شهرستان کاشان . کوهستانی ، وسردسیر، و سکنه ٔ آن 880 تن است . صنایع دستی زنان آنجا قالی بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).



کلمات دیگر: