زوار در رفته
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( صفت ) پیر و فرسوده که کار کردن نتواند سست از کار افتاده .
فرهنگ معین
(زَ. دَ رَ تِ )(ص مر. )(عا. ) فرسوده ، از کار افتاده .
پیشنهاد کاربران
زَوار در رفته. رجوع شود به «زهوار در رفته». همچنین رجوع شود به واژه های «زوار» و «زهوار».
از هم متلاشی شده - داغون و خراب و فرسوده - به دزد نخور
کلمات دیگر: