سراسیمه کردن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
( سرآسیمه کردن ) إرْباک
اذهل , اضطراب , صدمة , موجة , هیج
اذهل , اضطراب , صدمة , موجة , هیج
اذهل , اضطراب , صدمة , موجة , هيج
مترادف و متضاد
دست پاچه کردن، گیج کردن، مغشوش کردن، سراسیمه کردن، ژولیده کردن، گیر انداختن، در جواب عاجز کردن، اشفته کردن، باهم اشتباه کردن، گرفتار کردن، اسیمه کردن
بی حس کردن، گیج کردن، سراسیمه کردن، حیرت زده کردن
تحریک کردن، بکار انداختن، پریشان کردن، تکان دادن، اشفتن، سراسیمه کردن، مضطرب کردن
گیج کردن، پریشان کردن، سراسیمه کردن، مات کردن
دست پاچه کردن، سراسیمه کردن، مبهوت کردن، مشوش کردن
واژه نامه بختیاریکا
گفگنیدِن؛ ور گفگنیدِن
کلمات دیگر: