کلمه جو
صفحه اصلی

شرط بندی کردن

فارسی به انگلیسی

gamble, stake, wager
bet

bet, gamble, stake, wager


gamble, stake, wager


فارسی به عربی

حصة

مترادف و متضاد

stake (فعل)
محکم کردن، شرط بندی کردن، بچوب یا بمیخ بستن، قائم کردن، شهرت خود رابخطر انداختن، پول در قمار گذاشتن

gamble (فعل)
قمار کردن، شرط بندی کردن


کلمات دیگر: