سرانه
فارسی به انگلیسی
share, head-money, something given to boot, per head
per capita
فارسی به عربی
ضریبة الاعناق
مترادف و متضاد
سرانه، مالیات برهر فرد، سرشماری
سرانه، جایزه اوردن سر جنایتکار
سرانه، مالیات ثابت سرانه
فرهنگ فارسی
یک یک، سرشماری، باج وخراج بروش سرشماری ازمردم
۱ - فرد فرد یکی یکی : سرانه تقسیم کرد . ۲ - مالیاتی که از هر فرد گیرند .
نوعی از باج که از رعایا سر هر فرد گیرند آنچه علاوه از باج و خراج از رعیت گیرند .
۱ - فرد فرد یکی یکی : سرانه تقسیم کرد . ۲ - مالیاتی که از هر فرد گیرند .
نوعی از باج که از رعایا سر هر فرد گیرند آنچه علاوه از باج و خراج از رعیت گیرند .
فرهنگ معین
(سَ نَ یا نِ ) ۱ - (ق مر. ) یکی یکی . ۲ - (اِ. ) مالیاتی که از هر فرد گیرند.
لغت نامه دهخدا
سرانه. [ س َ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ، اِ مرکب ) نوعی از باج که ازرعایا سر هر فرد گیرند. آنچه علاوه از باج و خراج ازرعیت گیرند. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). جبایتی که ازهر تن مردم شهری و غیر آن سلطان ستاند :
گرفته ز آب و رنگی عاشقانه
ز گل گوشی و از بلبل سرانه.
گرفته ز آب و رنگی عاشقانه
ز گل گوشی و از بلبل سرانه.
محسن تأثیر ( از آنندراج ).
|| نوعی از باج است که سر هر حیوان بگیرند و هنگام حساب سرانه چون مردم شمار کنند آن را سرشماری گویند. ( آنندراج ). || فاضل که در تاخت زدن دو چیز با یکدیگر پیدا آید. ( یادداشت مؤلف ).فرهنگ عمید
۱. یک یک.
۲. یکی یکی و از روی سرشماری.
۳. (اسم ) [قدیمی] باج و خراج که به طریق سرشماری از مردم بگیرند.
۴. (اسم ) [قدیمی] آنچه علاوه از باج وخراج بگیرند.
۲. یکی یکی و از روی سرشماری.
۳. (اسم ) [قدیمی] باج و خراج که به طریق سرشماری از مردم بگیرند.
۴. (اسم ) [قدیمی] آنچه علاوه از باج وخراج بگیرند.
دانشنامه عمومی
سرانه عبارتی قیدی از لاتین متشکل از per و capita (به معنای سر) است. بنابراین عبارتی به معنای به ازای هر فرد است. این عبارت به صورت وسیع در متون پژوهشی علوم اجتماعی و علم آمار استفاده می شود. از جمله در آمارهای حکومتی، نمایگرهای اقتصادی و مطالعات محیطی.
درآمد سرانه
این عبارت اغلب در زمینه آمار و به جای گفتن به ازای هر نفر استفاده می شود. از این کلمه در تنظیم وصیت نامه ها و برای مشخص کردن سهم برابر هر ذی نفع با تقسیم املاک نیز استفاده می شود.
درآمد سرانه
این عبارت اغلب در زمینه آمار و به جای گفتن به ازای هر نفر استفاده می شود. از این کلمه در تنظیم وصیت نامه ها و برای مشخص کردن سهم برابر هر ذی نفع با تقسیم املاک نیز استفاده می شود.
wiki: سرانه
گردن
کلمات دیگر: