مترادف عزبی : بی زنی، بی همسری، تجرد، تنهایی
عزبی
مترادف عزبی : بی زنی، بی همسری، تجرد، تنهایی
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
عزوبیة
مترادف و متضاد
تجرد، عزبی
بیزنی، بیهمسری، تجرد، تنهایی
فرهنگ فارسی
عزب بودن مجرد بودن .
لغت نامه دهخدا
عزبی. [ ع َ زَ ] ( حامص ) عزب بودن و مجرد بودن. ( فرهنگ فارسی معین ).
کلمات دیگر: