شعلة ضوییة
شعله زنی
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
نمایش، شعله، روشنایی خیره کننده و نامنظم، زبانه کشی، شعله زنی، چراغ یا نشان دریایی
فرهنگ فارسی
مواجهۀ مختصر شیء با داغترین قسمت شعله بهمنظور سترونسازی سطح آن
فرهنگستان زبان و ادب
{flaming, flambage} [زیست شناسی-میکرب شناسی] مواجهۀ مختصر شیء با داغ ترین قسمت شعله به منظور سترون سازی سطح آن
کلمات دیگر: