کلمه جو
صفحه اصلی

عشق داشتن

فارسی به انگلیسی

care

فارسی به عربی

هب

مترادف و متضاد

love (فعل)
دوست داشتن، عشق داشتن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) عشق ورزیدن بسیار دوست داشتن .

لغت نامه دهخدا

عشق داشتن. [ ع ِ ت َ ] ( مص مرکب ) مشتاق بودن. بسیار دوست داشتن. عاشق بودن. صورت خوب و خوشگل دوست داشتن. ( ناظم الاطباء ). عشق ورزیدن.بسیار دوست داشتن. ( فرهنگ فارسی معین ) :
بنال سعدی اگر عشق دوستان داری
که هیچ بلبل ازین ناله در قفس نکند.
سعدی.

پیشنهاد کاربران

دل در کسی/چیزی داشتن


کلمات دیگر: