کلمه جو
صفحه اصلی

سحرامیز


مترادف سحرامیز : ( سحرآمیز ) جذاب، فریبنده، جادوانه، سحرانگیز

برابر پارسی : ( سحرآمیز ) فریبنده

فارسی به انگلیسی

magic, magical, enchanting

فارسی به عربی

سحر , سحری

مترادف و متضاد

hermetic (صفت)
کیمیایی، وابسته به هرمس مصری، سحر امیز

magic (صفت)
سحر امیز، جادویی، سحری، وابسته به سحر و جادو

magical (صفت)
سحر امیز، جادویی، سحری، وابسته به سحر و جادو

sorcerous (صفت)
سحر امیز، وابسته به جادوگری

فرهنگ فارسی

( سحر آمیز ) ( صفت ) حاکی از سحر جذاب فریبنده درین کلمات بیجان چه قدرت مخوف و سحر آمیزی نهفته است .

لغت نامه دهخدا

( سحرآمیز ) سحرآمیز. [ س ِ ] ( ن مف مرکب ) دلاویز و مرغوب. ( آنندراج ). دلربا و چشم بند. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

( سحرآمیز ) ۱. آمیخته به سحر.
۲. [مجاز] هر چه در آن فریبندگی و گیرندگی و دلربایی باشد.

پیشنهاد کاربران

آمیخته به جادو.
فریبنده.

چیز یا کسی که کار جادویی انجام می دهد را سحر آمیز می نامند.

آمیخته به حادو

جادویی

چیزی که جادویی و حیرت آور باشد.
فریبنده. سحر آور. فریب آور

فریب دهنده

آمیخته به جادو

جادویی، جذاب، فریبنده، جادوانه، سحرانگیز


معنی سحر آمیز یعنی جادو

یعنی کسی که کار جادویی انجام می دهد را سحر آمیز می گویند
مانند: یک چشمه ای سحرآمیز است.

یعنی چیزی که به جادو ربط دارد

آمیخته به جادو به کسی که کار جادویی انجام میدهد سحر آمیز میگویند

یعنی آمیخته سحر

۱ - چیزی که احتمال آن کم است
۲ - چیزی که قابل باور نباشد
۳ - جادویی
موفق باشید


کلمات دیگر: