کلمه جو
صفحه اصلی

عظیم الجثه


مترادف عظیم الجثه : تناور، تنومند، جسیم، کوه پیکر

برابر پارسی : تناور، تنومند، کلان پیکر

فارسی به انگلیسی

huge, of enormous size


colossal, gargantuan, giant, titan


huge, of enormous size, colossal, gargantuan, giant, titan

فارسی به عربی

هائل , هوة , وحش

مترادف و متضاد

تناور، تنومند، جسیم، کوه‌پیکر


immense (صفت)
وسیع، بسیار خوب، پهناور، عظیم، عالی، ممتاز، گزاف، عظیم الجثه، کلان، بی اندازه، بیکران

enormous (صفت)
بزرگ، عظیم، عظیم الجثه، هنگفت، یک دنیا

tremendous (صفت)
ترسناک، عظیم، سرشار، عظیم الجثه، فاحش، شگرف

huge (صفت)
تنومند، سترگ، عظیم الجثه، کلان، یک دنیا، حجیم، گنده

colossal (صفت)
عظیم الجثه، غول اسا

gargantuan (صفت)
عظیم الجثه

of enormous size (صفت)
عظیم الجثه

full-bodied (صفت)
تنومند، عظیم الجثه

فرهنگ فارسی

تنومند کلان گنده درشت اندام : حیوانات عظیم الجثه دوره ما قبل تاریخ .
تنومند کلان

لغت نامه دهخدا

عظیم الجثه. [ ع َ مُل ْ ج ُث ْ ث َ ] ( ع ص مرکب ) تنومند. کلان. گنده. درشت اندام. ( فرهنگ فارسی معین ): حیوانات عظیم الجثه دوره ماقبل تاریخ.

فرهنگ عمید

درشت اندام، تنومند.

فرهنگ فارسی ساره

کلان پیکر


جدول کلمات

یقر

پیشنهاد کاربران

تناور، تنومند، جسیم، کوه پیکر، یقر

یغر


کلمات دیگر: