کلمه جو
صفحه اصلی

غرغوار

لغت نامه دهخدا

غرغوار. [ غْرِ / غ ِ رِ غ ُ ] ( اِخ ) تلفظ ترکی گرگوار ، و 16 پاپ بدین نام خوانده شده اند. ( از قاموس الاعلام ترکی ). رجوع به گرگوار شود.

غرغوار. [ غْرِ / غ ِ رِ غ ُ ] ( اِخ ) گرگوار. نام سیاستمداری است. ( قاموس الاعلام ترکی ). رجوع به گرگوار شود.

غرغوار. [ غْرِ / غ ِ رِ غ ُ ] ( اِخ ) نام پنج تن از قدیسین مسیحیان است. ( از قاموس الاعلام ترکی ). رجوع به گرگوار شود.

غرغوار. [ غْرِ / غ ِ رِ غ ُ ] (اِخ ) تلفظ ترکی گرگوار ، و 16 پاپ بدین نام خوانده شده اند. (از قاموس الاعلام ترکی ). رجوع به گرگوار شود.


غرغوار. [ غْرِ / غ ِ رِ غ ُ ] (اِخ ) گرگوار. نام سیاستمداری است . (قاموس الاعلام ترکی ). رجوع به گرگوار شود.


غرغوار. [ غْرِ / غ ِ رِ غ ُ ] (اِخ ) نام پنج تن از قدیسین مسیحیان است . (از قاموس الاعلام ترکی ). رجوع به گرگوار شود.



کلمات دیگر: