شیریکه طفل یتیم را خورانند
عجوه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( عجوة ) عجوة. [ ع َج ْ وَ ] ( ع مص ) به دیردادن مادر شیر بچه را. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب )( آنندراج ). || خرمای پر و درون چسفیده به حجاز. ( منتهی الارب ). || خرمائی است نیکو به مدینه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ).
عجوة. [ ع ُج ْ وَ ] ( ع اِ ) شیری که طفل یتیم راخورانند. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
عجوة. [ ع ُج ْ وَ ] ( ع اِ ) شیری که طفل یتیم راخورانند. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
عجوة. [ ع َج ْ وَ ] (ع مص ) به دیردادن مادر شیر بچه را. (اقرب الموارد) (منتهی الارب )(آنندراج ). || خرمای پر و درون چسفیده به حجاز. (منتهی الارب ). || خرمائی است نیکو به مدینه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد).
عجوة. [ ع ُج ْ وَ ] (ع اِ) شیری که طفل یتیم راخورانند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ).
دانشنامه عمومی
عجوه (سرده). عجوه (نام علمی: Halothamnus) نام یک سرده از تیره تاج خروسیان است.
wiki: عجوه (سرده)
کلمات دیگر: