کلمه جو
صفحه اصلی

قاضی کویی

فرهنگ فارسی

قصبه ایست در ولایت آیدین سنجاغ دکزلی بین دکزلی و سرایکوبی در ساحل جنوبی نهر مندرس .

لغت نامه دهخدا

قاضی کویی . (اِخ ) در بلغارستان و نیز در ولایت ادرنه چهار و پنج قصبه ٔ کوچک یاقریه ٔ بزرگ بدین نام هست . (از قاموس الاعلام ترکی ).


قاضی کویی . (اِخ ) قصبه ای است در ولایت آیدین سنجاغ دکزلی بین دکزلی و سرایکوبی در ساحل جنوبی نهر مندرس . (از قاموس الاعلام ترکی ).


قاضی کویی. ( اِخ ) خالسدون. خالگیدونیا. قصبه ای است در نزدیکی استانبول و در گوشه جنوبی مدخل مرمره به بغاز استانبول تابع اسکدارو جزء شهر استانبول و از نظر اعتدال آب و هوا و زیبائی مناظر مورد علاقه جهانگردان است. این قصبه از کهن ترین اماکن آسیای صغیر است و به سال 676 ق. م. از «مغاره » یونان گروهی بدانجا مهاجرت کردند و این مهاجرنشین را بنیاد نهادند. هفده سال قبل از تأسیس دولت بیزانس در آنجا قصبه ای به نام قارخدون احداث شد که مردم آنجا به استقلال زندگی میکردند و اراضی ساحل جنوب شرقی بغاز استانبول را نیز در اختیار گرفتند. بعدها اسفندیار پادشاه ایران آنجا را تصرف کرد و بعد از اسکندر تابع دولت «بیتنیا» و مدتی نیز در تصرف مهرداد بود ولی به موجب عهدنامه نیقومد یا ( ازمید ) به رومیان واگذار گردید و به سال 451 م. یک اجتماع بزرگ مذهبی مسیحی در این قصبه تشکیل شد و رأی به بطلان مذهب «اوتیخی » ( اوتیشیست ) داد. قبل از میلاد در قارخیدون معبدی برای پرستش زهره ( الهه عشق ) وجود داشت. هنگام فتح استانبول قصبه قارخیدون ویران گردید و بعدها بعلتی که معلوم نیست به صورت کوی کوچکی مرکب از بناهای ییلاقی به نام قاضی کویی درآمد و در قرون اخیر آبادی بیشتری یافت. ( از قاموس الاعلام ترکی ) ( لغات تاریخیة و جغرافیة احمد رفعت ).

قاضی کویی. ( اِخ ) در بلغارستان و نیز در ولایت ادرنه چهار و پنج قصبه کوچک یاقریه بزرگ بدین نام هست. ( از قاموس الاعلام ترکی ).

قاضی کویی. ( اِخ ) قصبه ای است در ولایت آیدین سنجاغ دکزلی بین دکزلی و سرایکوبی در ساحل جنوبی نهر مندرس. ( از قاموس الاعلام ترکی ).

قاضی کویی . (اِخ ) خالسدون . خالگیدونیا. قصبه ای است در نزدیکی استانبول و در گوشه ٔ جنوبی مدخل مرمره به بغاز استانبول تابع اسکدارو جزء شهر استانبول و از نظر اعتدال آب و هوا و زیبائی مناظر مورد علاقه ٔ جهانگردان است . این قصبه از کهن ترین اماکن آسیای صغیر است و به سال 676 ق . م . از «مغاره » یونان گروهی بدانجا مهاجرت کردند و این مهاجرنشین را بنیاد نهادند. هفده سال قبل از تأسیس دولت بیزانس در آنجا قصبه ای به نام قارخدون احداث شد که مردم آنجا به استقلال زندگی میکردند و اراضی ساحل جنوب شرقی بغاز استانبول را نیز در اختیار گرفتند. بعدها اسفندیار پادشاه ایران آنجا را تصرف کرد و بعد از اسکندر تابع دولت «بیتنیا» و مدتی نیز در تصرف مهرداد بود ولی به موجب عهدنامه ٔ نیقومد یا (ازمید) به رومیان واگذار گردید و به سال 451 م . یک اجتماع بزرگ مذهبی مسیحی در این قصبه تشکیل شد و رأی به بطلان مذهب «اوتیخی » (اوتیشیست ) داد. قبل از میلاد در قارخیدون معبدی برای پرستش زهره (الهه عشق ) وجود داشت . هنگام فتح استانبول قصبه ٔ قارخیدون ویران گردید و بعدها بعلتی که معلوم نیست به صورت کوی کوچکی مرکب از بناهای ییلاقی به نام قاضی کویی درآمد و در قرون اخیر آبادی بیشتری یافت . (از قاموس الاعلام ترکی ) (لغات تاریخیة و جغرافیة احمد رفعت ).



کلمات دیگر: