کلمه جو
صفحه اصلی

صخرالمزنی

لغت نامه دهخدا

صخرالمزنی. [ ص َ رُل ْ م ُ ] ( اِخ ) ابن هلال. وی تابعی و از رؤسای بنی مزینه و شجاعی دلیر بود و در زمره توابین بخونخواهی حسین بن علی ( ع ) بر عبیداﷲبن زیاد خروج کرد و با بنی امیه بجنگید و به سال 65 هَ. ق. بقتل رسید. ( الاعلام زرکلی ج 2 ص 429 ).


کلمات دیگر: