صفحه اصلی
غرض جوی
بستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( غرض جو ی )
( صفت ) آنکه غرض ورزد غرض ورز .
لغت نامه دهخدا
غرض جوی. [ غ َ رَ ] ( نف مرکب ) غرض ورز. غرض ران. غرض جوینده. || خودخواه. خودکام. ( ناظم الاطباء ).
کلمات دیگر: