کلمه جو
صفحه اصلی

طرازه

لغت نامه دهخدا

( طرازة ) طرازة. [ طِ زَ ]( ع اِمص ) حرفت طَراز. پیشه نگارگر. || برودری. ج ، طَرازات ، طرائز. || شغل برودری. دوزنده. ( دزی ج 2 ص 35 ).

طرازة. [ طِ زَ ](ع اِمص ) حرفت طَراز. پیشه ٔ نگارگر. || برودری . ج ، طَرازات ، طرائز. || شغل برودری . دوزنده . (دزی ج 2 ص 35).



کلمات دیگر: