جمع عجمی صد سوار را از عجمیان خویش راست کرد و صد غلام ترک و معتمدیر از آن قاضی
عجمیان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
عجمیان. [ ع َ ج َ ] ( اِ مرکب ) ج ِ عجمی : صد سوار را از عجمیان خویش راست کرد و صد غلام ترک ، و معتمدی را از آن قاضی. ( فارسنامه ابن البلخی ص 119 ).
کلمات دیگر: