۱ - کاسه خرد . ۲ - قیف . ۳ - نوعی از پنگان رویین .
طر جهاره
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( طرجهارة ) طرجهارة. [ طَ ج َرَ ] ( معرب ، اِ ) کاسه مانندی است که آب خورند به وی.( منتهی الارب ) ( آنندراج ) آوند می. ج ، طرجهارات. ( مهذب الاسماء ). قمع. || پنگانچه. ( منتهی الارب )( آنندراج ). سومله. بوقاله. قیف . فنجانه. طرجهالة. || نام آلتی از آلات ساعت. ( مفاتیح خوارزمی ). رجوع به طرجهالة شود.
کلمات دیگر: