صفحه اصلی
کاری سرای
بستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
زجال تصنیف ساز،
( کاری سرا ی )
( صفت ) تصنیف خوان حراره گوی زجال زاجل
لغت نامه دهخدا
کاری سرای. [ س َ ] ( نف مرکب ) زجال. زاجل. وشاح. تصنیف ساز. حراره گوی. مُوَشَّح.
کلمات دیگر: