فره کیانی . خوره
فر کیانی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فر کیانی. [ ف َرْ رِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) فره کیانی. خوره. خره. ( حاشیه برهان چ معین ). نوری که از خدای تعالی بر خلایق فایز شود که به وسیله آن قادر شوند به ریاست و حرفتها و صنعت ها. ( برهان : خوره ). رجوع به فره و خوره و نیز رجوع به حاشیه برهان چ معین ذیل لغت خوره شود.
دانشنامه عمومی
نماد فر کیانی (که اشتباهاً به نماد فَرَوَهر مشهور است) نشان پیکر بالداری است. این پیکر در دیدگاه بعضی باستان شناسان و ایران شناسان به اشتباه نماد اهورامزدا معرفی شده است. نماد خورشید بالدار در فرهنگ خاورمیانه و در تمدن مصر، سوریه، و آشور تاریخی طولانی دارد و نماد فر کیانی اقتباسی از آن است. فر کیانی، نماد پادشاهی کشور ایران است. نامیدن این نماد به عنوان نماد فَرَوَهَر به قرن نوزدهم میلادی برمی گردد و مدرکی دال بر این که این نماد وابسته به دین زرتشتی باشد وجود ندارد. دانشمندان همواره در مورد نماد فر کیانی اختلاف نظر داشته اند. بعضی انگشت شمار از نوشته های علمی، این نماد را اهورامزدا می دانند که اشتباه به نظر می رسد. زیرا اهورامزدا نه مذکر است و نه مؤنث. دراصل خداوند موجود زمینی نیست که جنسیت داشته باشد. همچنین دست نیایش را به درگاه خداوند بلند کرده است؛ مدرکی دال بر این که تصویر پیامبر زرتشت باشد هم وجود ندارد. از آنجایی که پیامبر زرتشت پارچه ای به سر می بسته و تاج پادشاهی بر سر نداشت این احتمال کمرنگ می شود. زیرا پیکری که در میان بال های شاهین مشاهده می شود، تاج پادشاهی بر سر دارد؛ بنابراین می توان به این نتیجه رسید که این پیکر، پیامبر زرتشت نیست. زیرا دارای تاج و جامه پادشاهی است و گردی پیمان (حلقهٔ پیمان به کشور) را به دست گرفته است. در دیرباز گردی پیمان همانند تاج، عصا و بازوبند پادشاهی از ابزارهای پادشاهان ایران محسوب می شده است. بسیاری دیگر فر کیانی را نماد فر پادشاهی می دانند که مستند و معقول است. تصویر انسان در میان بال های شاهین، هویت بخصوصی ندارد و به تمام پادشاهان ایران اطلاق می شود که این نماد را برای بیان هویت ایرانی خود بکار برده و در سنگ نبشته ها کنده کاری کرده اند؛ بنابراین می توان به این نتیجه رسید که این پیکر، در واقع نماد فر پادشاهی ایران است. اما زرتشتیان زمان هخامنشی این نماد را بر بالای آتشکده های خود نصب می کردند و آن را مقدس و نماد نژاد خود می دانستند. در سکهٔ یافت شده مربوط به پیش از دوره اشکانیان و سده سوم پیش از میلاد مسیح، وادفَرَداد یکم، فرترکه پارس درحالی در مقابل آتشکده زرتشتی و درفش کاویانی در حال نیایش است که در بالای آتشکده، نماد فر کیانی به وضوح مشخص است؛ ولی درمجموع بنا بر سکه های یافته شده و کتیبه های باستانی پیش از اسلام، قطعی است که فر کیانی نماد هویت ایرانی بوده و در طرف مقابل دارِ مهر (جام آتش) به عنوان نماد مزدیسنا محسوب می شده است.نماد فر کیانی کنده کاری شده در تخت جمشید فارس. نسخه اصل نماد فر کیانی، کشف شده از شوش، خوزستان. نماد فر کیانی سردر آتشکده زرتشتیان در یزد بانک ملی ایران در سال ۱۹۴۶ میلادی (۱۳۲۴ خورشیدی) در دوره رضاشاه نشان واره (لوگو) باشگاه فوتبال پرسپولیس پیش از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ نشان دربار شاهنشاهی ایران با نماد فر کیانی پیش از انقلاب اسلامی ۵۷. نقاشی شده توسط یهودیان در کتاب دانشنامه یهودی پیش از اسلام. فر کیانی به رنگ مشکی سردر یک آتشکده زرتشتی در یزد ایران فر کیانی، نشان شاهنشاهی هخامنشی
علیرضا شاهپور شهبازی باستان شناس ایرانی در کتاب راهنمای مستند تخت جمشید این نماد را فر کیانی (شکوه خسروانی) معرفی می کند و نام فَرَوَهَر را نامی غلط برمی شمرد که به اشتباه رایج شده است.
هارولد بیلی، زبان شناسی زبان های ایرانی ریشهٔ این واژه را از ریشهٔ ایرانی var- (پوشش، محافظت) و fra- (پس راندن) می داند و معنی اصلی اولیه واژهٔ فروهر را «دلاوریِ حفاظت کننده» عنوان می کند.
این واژه به ترتیب قدمت، در زبان پارسی باستان فْـرَوَرتی ( (؟) fravarti)، در زبان اوستایی فْـرَوَشی (fravashi)، و در پارسی میانه (زبان پهلوی) فْـرَوَهْـر (fravahr) خوانده می شود.
علیرضا شاهپور شهبازی باستان شناس ایرانی در کتاب راهنمای مستند تخت جمشید این نماد را فر کیانی (شکوه خسروانی) معرفی می کند و نام فَرَوَهَر را نامی غلط برمی شمرد که به اشتباه رایج شده است.
هارولد بیلی، زبان شناسی زبان های ایرانی ریشهٔ این واژه را از ریشهٔ ایرانی var- (پوشش، محافظت) و fra- (پس راندن) می داند و معنی اصلی اولیه واژهٔ فروهر را «دلاوریِ حفاظت کننده» عنوان می کند.
این واژه به ترتیب قدمت، در زبان پارسی باستان فْـرَوَرتی ( (؟) fravarti)، در زبان اوستایی فْـرَوَشی (fravashi)، و در پارسی میانه (زبان پهلوی) فْـرَوَهْـر (fravahr) خوانده می شود.
wiki: فر کیانی
کلمات دیگر: