صفحه اصلی
کاریز کنی
بستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
عمل کاریز کندن تنقی. قنوات .
لغت نامه دهخدا
کاریزکنی. [ ک َ ] ( حامص مرکب ) تقنیه. کاریز کندن.
کلمات دیگر: