( صفت ) عیار مکار .
داغول
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(ص . ) نک دغول .
لغت نامه دهخدا
داغول. ( ص ) عیار و مکار و حرامزاده. ( برهان ). آب زیر کاه. دغول. ( برهان ). ناپاک. خشوک. ( آنندراج ). جامغول. ( جهانگیری ). محیل. سند. ( آنندراج ). تبند. ( برهان ).
فرهنگ عمید
مکار، حیله گر.
کلمات دیگر: